مشرجب با گلینخانم ازدواج میکند. آنها بچهدار نمیشوند و بگوم به عنوان زن دوم به زندگی مشرجب وارد میشود. او دو بچه به دنیا میآورد که هر دو به طرز مشابهی فوت میکنند. مسئول غسالخانه، به بگوم اطلاع میدهد که هر دو کودک به واسطه فرو شدن سوزنی در سر فوت کردهاند. سومین فرزند بگوم به نام «ولی» به دنیا میآید و این بار بگوم کاملا از او مراقبت میکند، اما روزی متوجه میشود که گلینخانم ولی را در حیاط خانه به زمین میکوبید. ولی از آن به بعد دیگر به سختی راه میرود و مشرجب و بگوم فوت میکنند. گلینخانم اکنون پیرزنی علیل است که ولی مسئولیت نگهداری از او را برعهد گرفته است. در این کتاب داستانهای دیگری با عنوانهای موتوری، هایگانوش، منگولوسی، آقا تقی، عمو ازگیلی، کفترچاهی، قهوهخانه مشعباد به نگارش درآمده است.
راز بهتر زیستن: رمز موفقیت همراه با آرامش
۱۰۰,۰۰۰ تومان ۷۰,۰۰۰ تومان
وقتی که میناها آواز میخوانند
۷۰,۰۰۰ تومان ۵۶,۰۰۰ تومان
نویسنده:محمد رادینمهر
شناسه محصول:
53c91d55beb0
دسته: ادبی
برچسب: داستانهای کوتاه فارسی - قرن 14, وقتی که میناها آواز میخوانند
توضیحات
توضیحات تکمیلی
وزن | 230 گرم |
---|---|
ناشر |
بعثت |
تاریخ نشر |
1389 |
تعداد صفحه |
152 |
نوبت چاپ |
1 |
شمارگان |
2000 |
نوع جلد- ابعاد |
شومز-رقعی |
شابک |
978-600-5116-20-5 |